accoirann

يزد (به فارسي: يزد [jæzd] (گوش دادن))،[2] كه قبلاً با نام يزد نيز شناخته مي شد، [3][4] مركز استان يزد، ايران است. اين شهر در 270 كيلومتري (170 مايلي) جنوب شرقي اصفهان قرار دارد. در سرشماري سال 2016، جمعيت 1،138،533 نفر بوده است. از سال 2017، شهر تاريخي يزد توسط يونسكو به عنوان ميراث جهاني شناخته شده است.[5]
 

يزد به دليل سازگاري نسل‌ها با محيط كويري خود، معماري منحصربه‌فردي ايراني دارد. اين شهر از نمونه هاي فراوانش به شهر بادگيرها شهر بادگيرها لقب گرفته است. همچنين به خاطر آتشكده‌هاي زرتشتي، آب انبارها، قنات‌ها، يخچال‌ها، صنايع دستي ايراني، پارچه‌هاي دست‌بافت (ترمه ايراني)، ابريشم بافي، نبات‌هاي ايراني و زمان آن بسيار معروف است.

قنادي هاي محترم يزد به دليل سابقه قديمي دوچرخه سواري و بيشترين سرانه دوچرخه در ايران به شهر دوچرخه نيز معروف است. گزارش شده است كه فرهنگ دوچرخه سواري در ايران در نتيجه تماس با بازديدكنندگان و گردشگران اروپايي در قرن اخير در يزد به وجود آمده است.[6]
ناميزد به معناي پاك و مقدس است. شهر يزد به معناي شهر مقدس است.[7] نام هاي پيشين اين شهر: كث، ايساتيس.

در رامسر هر ويلايي را اجار نكنيد به اين نكات دقت كنيد

شواهد باستان شناسي در 12 كيلومتري شمال يزد نشان مي دهد كه اين منطقه از دوره امپراتوري هخامنشي (550 قبل از ميلاد تا 330 قبل از ميلاد) آباد بوده است.[8] پليني بزرگ (متوفي 79 پس از ميلاد) در تاريخ طبيعي خود از شهري در امپراتوري اشكاني (247 پيش از ميلاد تا 224 پس از ميلاد) به نام «ايساتيس» ياد مي‌كند كه ظاهراً با نام آساگارتا/ايستاخه/ساگارتي‌ها مرتبط است.[9] در نتيجه، برخي از محققان احتمال داده اند كه نام يزد از ايساتيس (همچنين به صورت آوانويسي شده به نام Isatichae، Ysatis، Yasatis) گرفته شده است و استفاده از نام اخير در دوران مادها يا هخامنشيان آغاز شده است.[10]

منطقه اي كه يزد را در بر مي گيرد ابتدا در اواخر دوران باستان، يعني در زمان امپراتوري ساسانيان (224-651) به شهرت رسيد. در زمان يزدگرد اول (ح. 399–420) ضرابخانه اي در يزد تأسيس شد (با مخفف ضرابخانه «YZ») كه اهميت روزافزون آن را نشان مي دهد.[11] بر اساس وقايع نگاري جديد ايراني تاريخ يزد («تاريخ يزد»)

در سال 1441، يزد توسط «يزدگرد پسر بهرام» يعني يزدگرد دوم (ح. 438–457) مجدداً تأسيس شد.[12] كلمه يزد به معناي خداست.[13] پس از فتح ايران توسط مسلمانان، بسياري از زرتشتيان از استان هاي همجوار به يزد مهاجرت كردند. با پرداخت ماليات به يزد اجازه داده شد حتي پس از فتح آن نيز زرتشتي بماند و اسلام به تدريج به دين غالب شهر تبديل شد.

در پايان قرن هجدهم، شهر به چند ناحيه تقسيم شد كه هر يك توسط يك خانواده اداره مي شد تا اينكه در سال 1799 شاهزاده قاجار عباس ميرزا به عنوان فرماندار شهر منصوب شد.[42] اين شهر در زمان قاجاريه محل اقامت وليعهد بود.

وليعهد معمولاً به عنوان فرماندار استان آذربايجان نيز خدمت مي كرد. برخي از مهمترين وقايع اين دوره جنگهاي ايران قاجار و روسيه امپراتوري همسايه بود. قبل از واگذاري اجباري سرزمين‌هاي قفقاز ايران - شامل گرجستان، داغستان جنوبي، آذربايجان و ارمنستان كنوني - به روسيه امپراتوري پس از دو جنگ روسيه و ايران در نيمه اول قرن نوزدهم، تبريز كه از موقعيت استراتژيك برخوردار بود. ابزاري براي اجراي حكومت ايران در سرزمين هاي قفقازي آن بود.

در طول آخرين جنگ روسيه و ايران، جنگ روسيه و ايران در سال‌هاي 1826-1828، شهر در سال 182 توسط ژنرال شاهزاده اريستوف، كه با 3000 سرباز به داخل شهر لشكر كشيد، به تصرف روسيه درآمد.[43] پس از امضاي معاهده صلح توسط عباس ميرزا و ايوان پاسكويچ كه به موجب آن آخرين سرزمين‌هاي قفقاز باقي‌مانده به طور غيرقابل برگشت واگذار مي‌شد، ارتش روسيه از شهر عقب‌نشيني كرد.

با اين وجود، نفوذ سياسي و نظامي روسيه حتي تا زمان سقوط امپراتوري روسيه در اوايل قرن بيستم، نيروي اصلي در تبريز و شمال-شمال غربي ايران باقي ماند.[43] پس از عقب نشيني ارتش روسيه، عباس ميرزا، وليعهد قاجار، طرح نوسازي را از تبريز به راه انداخت كه طي آن، مؤسسات غربي را معرفي كرد، ماشين آلات صنعتي وارد كرد، اولين سرويس پستي منظم را نصب كرد و اصلاحات نظامي را در شهر انجام داد. .

او همچنين يك كارزار بازسازي را آغاز كرد و يك سيستم مالياتي مدرن را ايجاد كرد

تبريز به دليل نزديكي جغرافيايي به غرب و ارتباط با جنبش‌هاي روشنگري كشورهاي همسايه، مركز جنبش‌هاي انقلاب مشروطيت ايران در سال‌هاي 1905 تا 1911 ميلادي شد كه منجر به تأسيس مجلس در ايران و تشكيل قانون اساسي شد. ستارخان و باقرخان دو اصلاح طلب تبريزي كه رهبري همبستگي مردم تبريز عليه سلطنت مطلقه را بر عهده داشتند،

نقش بسزايي در دستيابي به اهداف انقلاب مشروطه ايران داشتند. در سال 1909 تبريز توسط نيروهاي روس اشغال شد.[45] چهار ماه پس از موفقيت انقلاب مشروطيت، در دسامبر 1911، روس ها دوباره به تبريز حمله كردند. پس از درهم شكستن مقاومت محلي با حمله نيروهاي روس، سركوب انقلابيون مشروطه و ساكنان شهر را آغاز كردند. در پي تهاجم، نيروهاي روس حدود 1200 نفر از ساكنان تبريز را اعدام كردند.[46]

در نتيجه لشكركشي، تبريز بين سالهاي 1911 تا 1917 به اشغال نيروهاي روس درآمد.

بهترين ويلا هاي كيش در چه لوكيشن هايي هستند

در قرن سيزدهم، بسياري از مجريان غربي كه در راه شرق تبريز از تبريز ديدن كردند، از غناي شهر، بناهاي باشكوه و مؤسسات آن شگفت زده شدند.[34]
 

ماركوپولو در سال 1275 با عبور از تبريز، جاده ابريشم را طي كرد و آن را چنين توصيف كرد: "شهري بزرگ كه اطراف آن را باغ هاي زيبا و دلپذير احاطه كرده است. موقعيت بسيار خوبي دارد، بنابراين كالاهايي كه از مناطق زيادي به اينجا آورده مي شود. بازرگانان لاتين به ويژه Genevis براي خريد به آنجا مي روند. كالاهايي كه از سرزمين هاي بيگانه مي آيد».[35]

از سال 1375 تا 1468، تبريز مركز ايالت قره قويونلو در آذربايجان بود،[36] تا اينكه حاكم قره قويونلو، جهان شاه توسط جنگجويان آق قويونلو شكست خورد. آق قويونلوها از سال 1469 تا 1501 تبريز را به عنوان پايتخت خود انتخاب كردند. برخي از آثار تاريخي موجود از جمله مسجد كبود متعلق به دوره قره قويونلوها است.

در سال 1501 اسماعيل اول وارد تبريز شد و آن را پايتخت دولت صفوي خود اعلام كرد. در سال 1514، پس از نبرد چالدران، تبريز توسط سليم اول غارت شد. در سال 1555 طهماسب اول پايتخت خود را به قزوين منتقل كرد تا از تهديد روزافزون ارتش عثماني به پايتخت خود جلوگيري كند.

بين سالهاي 1585 تا 1603، تبريز در اشغال عثمانيان بود. پس از بازپس گيري آن توسط صفويان به دست عباس اول ايران، اين شهر به عنوان يك مركز تجاري بزرگ رشد كرد و تجارت با امپراتوري عثماني، روسيه و قفقاز انجام داد.[38] تبريز در سال 1635 توسط مراد چهارم عثماني اشغال و غارت شد، در طول جنگ عثماني-صفوي (1623-1623)، پيش از آن كه در عهدنامه ذهاب در سال 1639 به ايران بازگردانده شد. 39]

در تابستان 1721، زلزله‌اي بزرگ تبريز را تكان داد و حدود هشتاد هزار نفر از ساكنان آن را كشت. ويراني در سال هاي 1724-1725 ادامه يافت، زماني كه شهر توسط ارتش عثماني مورد تهاجم قرار گرفت. در اين دور تهاجم، عثماني‌ها بسياري را در تبريز زنداني كردند و حدود دويست هزار نفر از ساكنان آن را كشتند.[40] اين شهر متعاقباً توسط ارتش ايران بازپس گرفته شد،

پس از آن قحطي گسترده، همراه با شيوع بيماري‌هاي كشنده، تعداد بيشتري از كساني را كه هنوز باقي مانده بودند، كشت. در سال 1780 زمين لرزه اي بزرگ در نزديكي تبريز رخ داد و دويست هزار نفر را كشت و تنها حدود سي هزار نفر زنده ماندند.[4]

هرگز در كيش سراغ اين سوئيت ها نرويد

سوئيت بسيار شيك و مرتب در كيش براي راحتي مسافران عزيز

تاريخ اوليهتاريخ اوليه تبريز به خوبي مستند نشده است. قديمي ترين نشانه هاي تمدن در اين شهر متعلق به حياط قبر عصر آهن در هزاره اول قبل از ميلاد است. كه در اواخر دهه 1990 در ضلع شمالي مسجد كبود كشف شد.

[26] قدمت اين شهر به 714 قبل از ميلاد نيز مي رسد. به عنوان Tarui يا Tauris، در كتيبه سارگون دوم پادشاه آشوري در 714 قبل از ميلاد.[27]

ديويد رول مصر شناس پيشنهاد كرد كه باغ افسانه اي عدن در نزديكي تبريز است. باستان شناس اريك اچ. كلين در مورد ديدگاه هاي رول اظهار نظر كرد و نوشت كه "پيشنهادات او با مؤسسه علمي مطابقت نداشت. استدلال او از اين واقعيت كمك نمي كند كه به گمانه زني هايي در مورد انتقال نام مكان ها براي رودخانه هاي مختلف و همچنين به نظر مي رسد.

در پايان، اگرچه پيشنهاد رول دور از ذهن نيست، اما از هر فرضيه ديگري محتمل‌تر به نظر نمي‌رسد و كمتر از فرضيه‌هايي كه اسپايزر، زرينز و سائر پيشنهاد كرده‌اند، محتمل‌تر به نظر مي‌رسد. ]
از ابتدايي ترين تاريخ مستند تبريز، اين شهر به عنوان پايتخت چندين فرمانروايي از دوران آتروپات و سلسله او انتخاب شده است.

اين احتمال وجود دارد كه شهر چندين بار يا توسط بلاياي طبيعي يا توسط ارتش هاي مهاجم ويران شده باشد. گفته مي‌شود كه قديمي‌ترين عناصر تبريز كنوني يا در زمان اوايل ساسانيان در قرن سوم يا چهارم پس از ميلاد و يا بعد از آن در قرن هفتم ساخته شده‌اند.[29] اين شهر در گذشته در فارسي ميانه T'awrēš ناميده مي شد.

از فتح اعراب تا انقلاب مشروطه
نقشه شماتيك قرن 16 تبريز توسط Matrakçı Nasuhپس از فتح ايران توسط مسلمانان، قبيله عرب ازد اهل يمن در تبريز ساكن شدند. توسعه تبريز پس از اسلام از اين زمان آغاز شد. جغرافي دان اسلامي ياقوت الحماوي مي گويد: تبريز روستايي بود پيش از ورود رواد از قبيله عضد به تبريز.[20] در سال 791 پس از ميلاد، زبيده، همسر خليفه عباسي هارون الرشيد، تبريز را پس از يك زلزله ويرانگر بازسازي كرد و شهر را چنان زيبا كرد كه اعتبار بنيانگذار آن را به دست آورد.[10][19]
در رمضان سال 1208، تبريز و شهرها و مناطق مجاور آن در پاسخ به كشتار 12000 مسيحي در شهر آني تحت كنترل گرجستان در روز عيد پاك توسط مسلمانان توسط پادشاهي گرجستان تحت فرمان تامار كبير فتح شد. .

مقايسه انواع ويلاهاي كردان مدرن و شهركي، يا فضاي سبز و آلاچيق

در نزديكي اردبيل كه توسط گرجي ها نيز فتح شد، حدود 12000 مسلمان كشته شدند.[30] سپس گرجي ها جلوتر رفتند و خوي و قزوين را در طول راه بردند.[31][32]
پس از حمله مغول، تبريز مراغه را به عنوان پايتخت بعدي مغولان ايلخاني آذربايجان گرفت تا اينكه در سال 1392 توسط تيمور غارت شد.[مشكوك – بحث]
به دليل موقعيت مطلوبش در علفزارهاي شمال غربي، [33] در سال 1295 توسط آباقاخان، چهارمين فرمانرواي ايلخانان،

به عنوان پايتخت انتخاب شد، جانشين او غازان خان، آن را به مركز اداري اصلي امپراتوري از آناتولي تا رودخانه اكسوس تبديل كرد. از قفقاز تا اقيانوس هند.

در دوران حكومت او، ديوارهاي جديدي در اطراف شهر ساخته شد و ساختمان هاي عمومي، امكانات آموزشي و كاروانسراهاي متعددي براي خدمت به بازرگاناني كه در جاده ابريشم باستاني سفر مي كردند، ساخته شد. گفته مي شود كه گريگوري شيونيادس بيزانسي به عنوان اسقف ارتدكس شهر در اين زمان خدمت مي كرد.[نيازمند منبع]

تبريز (به فارسي: تبريز [tæbˈɾiːz] (گوش دادن؛ آذربايجاني: تبريز) شهري در شمال غربي ايران است كه مركز استان آذربايجان شرقي است. اين شهر ششمين شهر پرجمعيت ايران است. در دره رود قورو در منطقه تاريخي آذربايجان ايران [3] بين پشته هاي بلند مخروط هاي آتشفشاني در كوه هاي سهند و عينالي، ارتفاع تبريز بين 1350 تا 1600 متر (4430 تا 5250 فوت) از سطح دريا است. اين دره به دشتي باز مي‌شود كه شيب ملايمي به سمت سواحل شرقي درياچه اروميه در ۶۰ كيلومتري (۳۷ مايل) غرب مي‌رود.

تبريز با زمستان‌هاي سرد و تابستان‌هاي معتدل يكي از ييلاقات به شمار مي‌رود. اين شهر در اكتبر 2015 توسط شوراي جهاني صنايع دستي به عنوان شهر جهاني فرش بافي نامگذاري شد[4] و از سوي سازمان همكاري اسلامي به عنوان شهر نمونه گردشگري در سال 2018 نامگذاري شد.[5][6]
تبريز با بيش از 1.7 ميليون نفر (1395) جمعيت، بزرگترين قطب اقتصادي و كلان شهر در شمال غرب ايران است.

جمعيت آن دو زبانه است و به زبان آذربايجاني و فارسي صحبت مي كنند.[8] تبريز قطب بزرگ صنايع سنگين خودروسازي، ماشين‌ابزار، پالايشگاه‌ها، پتروشيمي‌ها، نساجي و صنايع توليد سيمان است.[9] اين شهر به خاطر صنايع دستي از جمله فرش دستباف و جواهرات شهرت دارد. شيريني هاي محلي، شكلات، خشكبار و غذاهاي سنتي تبريزي در سراسر ايران به عنوان يكي از بهترين ها شناخته مي شوند. تبريز همچنين مركز دانشگاهي و مكاني براي برخي از معتبرترين مؤسسات فرهنگي شمال غرب ايران است.
 

تبريز داراي آثار تاريخي بسياري است كه نمايانگر گذار معماري ايران در طول تاريخ عميق آن است. بيشتر محوطه هاي تاريخي حفظ شده تبريز متعلق به دوره ايلخاني، صفويه و قاجاريه است.[10][11] از جمله اين مكان ها، بازار بزرگ تبريز است كه در فهرست ميراث جهاني ثبت شده است.[12][13] از اوايل دوران مدرن، تبريز در توسعه، حركت و اقتصاد سه منطقه همجوار خود نقش اساسي داشت.

يعني قفقاز، آناتولي شرقي و ايران مركزي.[14] در دوران معاصر اين شهر نقشي حياتي در تاريخ ايران داشت. به عنوان نزديك ترين مركز كشور به اروپا، بسياري از جنبه هاي مدرنيزاسيون اوليه در ايران از تبريز آغاز شد.[14]

مقايسه انواع ويلاهاي كردان مدرن و شهركي، يا فضاي سبز و آلاچيق

قبل از واگذاري اجباري سرزمين هاي قفقاز قاجاريه به روسيه امپراتوري، در پي دو جنگ روس و ايران در نيمه اول قرن نوزدهم، تبريز در خط مقدم حكومت ايران بر سرزمين هاي قفقازي خود قرار داشت. اين شهر تا سال 1925 اقامتگاه سنتي وليعهد قاجار بود.

بر اساس برخي منابع، [15] از جمله دايره المعارف بريتانيكا، [16] نام تبريز از تپ ريز ("جريان گرم") ناشي از چشمه هاي آب گرم فراوان در اين منطقه گرفته شده است.
منابع ديگر[17][18] ادعا مي‌كنند كه در سال 246 پس از ميلاد، تيريدات دوم پادشاه ارمنستان، براي انتقام مرگ برادرش، اردشير اول امپراتوري ساساني را دفع كرد و نام شهر را از شاهستان به توريس تغيير داد. ("اين انتقام" در گرابار).

در سال 297 پس از ميلاد، پايتخت تيريدات سوم، پادشاه ارمنستان شد.[19] با اين حال، اين داستان منشأ مردمي دارد و هيچ منبع باستاني چنين رويدادي را ثبت نكرده است. اين بر اساس گزارش واردان آرولتسي، مورخ ارمني قرن سيزدهم است.[20] بر اين اساس، نام تاريخي ارمني شهر تاورژ (به ارمني: Թաւրէժ، رومي: T'avrēž) بوده است.[21]

تاريخ ايران كمبريج[22] به ارتباط بين «دژ باستاني تاروي تارمكيسا» (يا تاروي تاروكيسا) كه در قرن هشتم قبل از ميلاد وجود داشت، [23] [24] و شهر تبريز با تاريخ باستان‌شناسي ايران اثر ارنست اميل هرتسفلد[25] نيز مستقيماً «Tarwakisa» را با تبريز يكي مي‌داند. cf پروتوايراني tr̥Hwáns (قابل غلبه). با اين حال، برخي از محققين بر اين باورند كه تبريز را شايد بتوان نامي پيش از ايران دانست

موفقيت و شكست در دنياي ورزش مهم است. اگر نشان داده شوددر رسانه ها، موفقيت يا شكست براي همه قابل مشاهده است. اينافرادي را كه به شدت با ورزش آشنا هستند دعوت مي كند تا خود را با هم مقايسه كنندبا ورزشكاران ارائه شده آنها ممكن است به عنوان الگو براي دريافت كنندگان عمل كنند، زيرا پتانسيل بالايي براي شناسايي ارزش هاي خود دارند

.و توانايي ها (وگنر، 2008). بنابراين، جاي تعجب نيست كه ورزشيك موضوع محبوب در اينستاگرام هستند. همچنين به نظر مي رسد كه طرفداران ورزش بيشتر هستندبه محتويات اينستاگرام نسبت به ديگران متعهد هستند، همانطور كه تماشا مي كننداستوري هاي اينستاگرام مرتبط با ورزش طولاني تر از كاربران در مناطق ديگر است(Conviva، 2020). با اين حال، دو مشكل پيش مي آيد. اول، تصاوير و ارتباطات در اينستاگرام اغلب يك نسخه صيقلي از واقعيت را به نمايش مي‌گذارندتمركز بر دستاوردها و رويدادهاي مثبت زندگي (Reinecke & Trepte،2014). دوم، پوشش اينستاگرامي ورزش ها، انواع استريو جنسيتي را تداوم مي بخشد. يك مطالعه اخير نشان داد كه زنان ورزشكار حرفه اي هستندكمتر از ورزشكاران حرفه اي مرد به تصوير كشيده شده است، و اگر آنهابه نظر مي رسد، با مردي در كنار آنها يا در حالت نشستن غيرورزشي احتمال بيشتري دارد (رامني و جانسون، 2020).عليرغم اين واقعيت كه كليشه هاي جنسيتي مرتبط با ورزش هميشه در رسانه ها وجود دارد (Koivula, 1999)،

تاكنون مطالعات كمي انجام شده است.تاثيرات كليشه اي يا تقويت كننده در ورزش از محرك هاي رسانه اي استفاده مي كند (به عنوان مثال،كرندل و همكاران، 2012). در حوزه عملكرد شناختي، الفمتاآناليز با 12 اثر مستقل يك كلي را نشان داد(غير معني دار) اثر d = 0.17; از اين رو، ارتباطات رسانه اي (به عنوان مثال،اخبار يا تبليغات) ممكن است منجر به اصلاح كليشه شود، اما تحقيقات بيشتر در اين زمينه انجام مي شودبراي تثبيت اين فرض لازم است (اپل و وبر، 2021).

استخر هاي آب گرم كردان را در هواي سرد اين روزا از دست ندهيد

بدين ترتيب،اگرچه شواهدي مبني بر ارائه كليشه هاي منفي وجود دارددر مقابل گروه هاي برون گروهي در رسانه ها مي تواند اثرات مثبتي بر درون گروهي داشته باشدعملكرد شناختي اعضا (به عنوان مثال، تست هاي رياضي)، تاثير بر ورزشعملكرد كمتر مشخص است.علاوه بر اين، اطلاعات زيادي در مورد چگونگي اين كار وجود ندارد

انگيزه ورزشكاران به همين دليل در تحقيق حاضر مابررسي كرد كه آيا مشاهده پست‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي در مورد عملكرد اعضاي درون‌گروه خوب يا شكست اعضاي برون‌گروه مي‌تواند يكتصوير درون گروهي مثبت، و در نتيجه منجر به افزايش انگيزه ورزشي،خودكارآمدي، و قصد سرمايه گذاري در حوزه در آينده. چه زمانيورزشكاران نخبه زن پست هاي اينستاگرامي در مورد موفقيت هاي زنان را مشاهده مي كنندورزشكاران حرفه اي در مقايسه با ورزشكاران حرفه اي مرد، اين است

در سفر به كيش اجاره سوئيت و ويلا بهتر است يا رزرو هتل

اگرچه برخي تحقيقات در مورد تهديد كليشه اي در ورزش وجود دارد (براي يكبررسي اجمالي را ببينيد جنتيله و همكاران، 2018، يا اسميت و مارتيني، 2018)، تا كنون،تحقيقات تا حد زيادي از تقويت بالقوه كليشه يا ارتقاي كليشه غفلت كرده استاثرات در ورزش تقويت كليشه (كه به آن حساسيت كليشه اي نيز گفته مي شوداثر، Shih و همكاران، 1999)

افزايش عملكرد ناشي از فعال سازي كليشه مثبت از درون گروه است (Shih و همكاران، 2012). برايبه عنوان مثال، يك اثر تقويت كننده كليشه در ورزش در كار نشان داده شدنشان مي دهد كه وقتي زنان آفريقايي آمريكايي كليشه اي مثبت دارندهويت نژادي برجسته شد (كليشه: آمريكايي هاي آفريقايي تبار دارندتوانايي هاي طبيعي بالا در ورزش)،

عملكرد ورزشي بهتري از خود نشان دادندنسبت به كساني كه هويت جنسيتي كليشه اي منفي دارند (كليشه:زنان در ورزش بد هستند) برجسته شد و همچنين با الف مقايسه شدشرايط كنترل خنثي (هوارد و بورگلا، 2018). برداشت كليشه اي به بهبود عملكرد يك فرد به دليل منفي اشاره داردكليشه سازي از بيرون گروه (والتون و كوهن، 2003).

پژوهشنشان داد كه هم مردان و هم زناني كه از پايين تر مطلع شدندعملكرد جنس ديگر بهبود در تعادل را نشان دادتكليف حركتي (چالابايف، استون، و همكاران، 2008) و در يك تكليف تمريني بسكتبال (لورين، 2013).

در حالي كه كار اوليه روي پيامدهاي (منفي و مثبت)كليشه ها در وظايف حركتي و شناختي بيشتر بر عملكرد متمركز هستند،اين ديدگاه اخيراً گسترش يافته است و ساير روان‌شناختي‌ها را نيز شامل مي‌شودمتغيرهايي مانند علاقه و انگيزه تحقيقات نشان داده است كهتهديد كليشه اي احتمال كناره گيري افراد از الف را افزايش مي دهد

تنظيمات يا دامنه‌اي كه قبلاً با آن شناسايي مي‌شدند (والتونو كوهن، 2007). تهديد كليشه اي همچنين مي تواند منجر به از دست دادن علاقه شودو كاهش احساس تعلق (به عنوان مثال، گود و همكاران، 2012؛ مارتيني ونيكيتين، 2019; ملو و همكاران، 2012). در ورزش انگيزه بحث شده استبه عنوان يك عامل اصلي كه به چالش هاي مختلف ورزشكاران مربوط مي شود و در نهايت موفقيت در تمرينات و مسابقات را تحت تاثير قرار مي دهد (Pelletier et al.,1995).

بنابراين، تجربه تهديد كليشه اي در ورزش ممكن است منجر بهاجتناب از مسابقات يا كناره گيري از نوع ورزش مربوطهدر مجموع، در حالي كه ورزشكاراني كه تهديد را تجربه نمي كنند ممكن است اين كار را انجام دهندمربي شوند يا در غير اين صورت فعالانه در ورزش خود شركت كنندپس از پايان كار فعال خود. اين تلاش و پيگيرياهداف مرتبط با ورزش خارج از علاقه ممكن است از اهداف خارجي متمايز شوندعوامل موثر در موفقيت در حرفه ورزشي در نتيجه،انگيزه دروني ممكن است به ويژه تحت تأثير رويارويي قرار گيردكليشه ها (ر.ك. مدل تجربه انگيزشي تهديد كليشه اي؛ تومن و همكاران، 2013).در مقابل اين اثرات منفي تهديد كليشه اي بر انگيزه،

نظريه پردازي قبلي در مورد اثرات برانگيختن كليشه نشان مي دهد كه منفيكليشه هاي برون گروهي ممكن است مقايسه هاي اجتماعي رو به پايين در الف را تشويق كننددامنه مقايسه مرتبط؛ در نتيجه، مردم ممكن است تجربه كنندافزايش انگيزه و اعتماد به نفس (والتون و كوهن، 2003).بنابراين، در كار حاضر، استدلال مي كنيم كه اگر پيام هاي منفي مي توانندكاهش انگيزه و خودكارآمدي، سپس پيام هاي مثبتي كه دلالت دارندموفقيت اعضاي درون گروه ممكن است اثر معكوس داشته باشد. آنهاممكن است انگيزه، خودكارآمدي و رفتارهاي مرتبط با ورزش را افزايش دهد

ورزش و ورزش بدني عمدتاً به عنوان حوزه‌هاي تحت سلطه مردان در نظر گرفته مي‌شوند (جنتيل و همكاران، 2018؛ ريمر و ويزيو، 2003) وانتظار مي رود مردان از زنان بهتر عمل كنند، به عنوان مثال، در فوتبال وبسكتبال (به عنوان مثال، مارتيني و همكاران، 2015).

شواهدي وجود دارد كه مردان هستنددر واقع در كارهايي كه به سرعت يا قدرت نياز دارند برتر از زنان است (به عنوان مثال،بويس و همكاران، 2002; Knisel و همكاران، 2009).

با اين حال، در راستاي چالبايفو همكاران (2013)، ما استدلال مي كنيم كه در حالي كه برخي از واريانس اين نابرابري جنسيتي استرا مي توان با تفاوت هاي فيزيولوژيكي، عوامل فيزيولوژيكي توضيح دادبه تنهايي نمي تواند تفاوت هاي بزرگي را كه در ورزش مشاهده مي شود توضيح دهدعملكرد و مشاركت بين زنان و مردان (به عنوان مثال، بيدلو همكاران، 2011; چن و دارست، 2002; Knisel و همكاران، 2009).

بنابراين، عوامل روانشناختي مانند كليشه هاي جنسيتي بايد در نظر گرفته شوندزماني كه با هدف درك تفاوت‌هاي عملكرد و مشاركت زنان و مردان در ورزش‌ها (چالابايف و همكاران، 2013) انجام مي‌شود.دو راه وجود دارد كه كليشه ها مي توانند به نابرابري هاي جنسيتي منجر شوند:آنها مي توانند مانع از ورود اعضاي يك گروه كليشه اي منفي شوندتمام تلاش خود را انجام مي دهند (يعني تهديد كليشه اي)، يا مي توانند به اعضا انگيزه دهنداز يك گروه كليشه اي مثبت، كه با گروه منفي مقايسه مي شودگروه كليشه‌اي، براي سرمايه‌گذاري تلاش بيشتر (به عنوان مثال، تقويت كليشه يا تقويت نوع استريو؛ به زير مراجعه كنيد).

تهديد كليشه اي پديده اي است كه در آن مورد بررسي قرار مي گيردتحقيقات روانشناختي اجتماعي كه مي تواند منجر به كاهش عملكرد، از دست دادن شودانگيزه و كاهش علاقه (براي بررسي به اسپنسر و همكاران مراجعه كنيد،2016). اين تأثير زماني رخ مي دهد كه افراد با انتظارات منفي در مورد توانايي خود در حوزه (يعني كليشه ها) و در نتيجه مواجه شوند.كاهش عملكرد را نشان مي دهد. افرادي كه عضويت خود را درگروهي به عنوان جنبه مهمي از خودپنداره آنها بيشتر مستعد ابتلا هستندچنين اثراتي را تجربه كنيد (كلر و موليكس، 2008).

رطوبت كيش و ويلاهايي كه حسابي مي چسبند

مطالعات قبلي داشته اندنشان داده است كه زنان در كارهاي بدني و فعاليت هاي ورزشي عملكرد بدتري دارندتحت تهديد كليشه اي (به عنوان مثال، چالبايف، سارازين، و همكاران، 2008؛ هرمانوولماير، 2016; هيولي و العليلي، 2014; مارتيني و همكاران، 2015; ديدنهمچنين؛ استون و همكاران، 2012). يك متاآناليز با 22 مطالعه مستقلاندازه اثر كوچك تا متوسط ​​d = 0.33 را در حمايت از اين نشان دادفرض (جنتيل و همكاران، 2018)

1. معرفيشبكه اجتماعي اينستاگرام پر از موضوعات مرتبط با ورزش استمحتوا. ورزشكاران حرفه اي (به عنوان مثال، اسكي باز ليندسي فون و فوتباليستليونل مسي) و همچنين سازمان هاي ورزشي (به عنوان مثال، مليليگ فوتبال و المپيك) از اين پلت فرم براي تبليغ جريان استفاده مي كنندرويدادها و ترويج دستاوردهاي آنها (و گاهي اوقات شكست).

اينستاگرام در حال حاضر دومين شبكه اجتماعي محبوب استبا بيش از يك ميليارد كاربر در سراسر جهان (Statista، 2021a). جوانافراد بين 18 تا 35 سال رايج ترين كاربران اينستاگرام هستند (Sta tista, 2020a). اين يك شبكه بسيار بصري است، زيرا عمدتاً از آن تشكيل شده استعكس ها يكي از اهداف اصلي شبكه الهام بخشيدن به ساير كاربران است.

5 دليل كه ثابت مي كند بهتر است در تهران سوئيت اجاره كنيد

كه مي توانند هر محتوايي را كه بر اساس هشتگ هاي خاص انتخاب مي كنند دنبال كننديا با دنبال كردن پروفايل هاي خاص.ورزشكاران نخبه (يعني ورزشكاراني كه ورزش خود را در يك مسابقه انجام مي دهندسطح) معمولاً به شدت با ورزش خود شناخته مي شوند،

علاقه زيادي دارنددر ورزش هاي خود و ساير ورزش ها و تلاش براي عملكرد خوب. با توجه به آنهاعلاقه عمومي به ورزش، بسياري از ورزشكاران نخبه جوان مطالب مرتبط با ورزش را در اينستاگرام دنبال مي كنند. در فيدهاي خبري خود با آنها روبرو مي شوندبا موفقيت ها و شكست هاي ساير ورزشكاران، و همچنين با كليشه هاي بالقوه يا بي ارزش كردن ارتباطات (به عنوان مثال، پلازا و همكاران، 2017).در حالي كه تحقيقات فراواني در مورد تأثير روندهايي مانند#fitspiration در تصوير بدن (عمدتاً زنانه) (به عنوان مثال، پريچارد و همكاران، 2020)،

اطلاعات كمي در مورد اثرات بالقوه پيام هايي كه درون گروه را به تصوير مي كشند، وجود داردموفقيت و شكست برون گروهي در اينستاگرام در حوزه ورزش نخبگان.برخي از تحقيقات پيامدهاي عملكرد افشاگري را بررسي كرده اندورزشكاران به كليشه هاي منفي، بررسي اثرات هويت اجتماعيتهديد (استيل و همكاران، 2002).

با اين حال، دانش بيشتري در مورد نياز استنقش پيام‌هاي مثبت در ورزش، مانند پيام‌هايي كه به معناي بالا هستندتوانايي و موفقيت گروه درون گروهي (به عنوان مثال، كرندل و همكاران، 2012). آزمايش كردنتأثير پيام‌هاي مثبت در اينستاگرام بسيار جالب استاز منظر كاربردي، همانطور كه يكي از اهداف اصلي اينستاگرام استالهام بخشيدن.

بنابراين، بر اساس كليشه هاي روانشناختي اجتماعي تقويت وتحقيقات كليشه اي را افزايش مي دهد، ما استدلال مي كنيم كه مشاهده پيام هايي كه به تصوير مي كشند

موزه ميراث روستايي گيلان اولين موزه بوم گردي در ايران است. اين موزه كه در پارك سراوان قرار دارد بهترين مكان براي آشنايي با فرهنگ و سبك زندگي مردم گيلان است. خانه هاي روستايي و ديگر بناهاي يافت شده در روستاهاي گيلان در موزه ميراث روستايي گيلان به نمايش گذاشته شده است.

هر قسمت از اين موزه وسيع و جالب مانند دهكده اي مجزا با خانه هاي روستايي، مساجد، مدارس و ديگر بناهايي كه به شكل اصلي خود حفظ شده اند، سازماندهي شده است. شما مي توانيد از فضاي عالي پارك سراوان لذت ببريد و ضمن آشنايي با زندگي روستايي استان گيلان، غذاهاي محلي و صنايع دستي خريداري كنيد.

موزه ميراث روستايي گيلان رشت تور ايران پكيج سفر ايران ماجراهاي يوزپلنگموزه ميراث روستايي گيلان

اگر صحبت از روستاهاي زيباي ايران شد، ماسوله يكي از اولين روستاهايي است كه به ذهن مي رسد. اين روستاي خيره‌كننده سالانه بازديدكنندگان زيادي را به خود جذب مي‌كند و با ساختار منحصر به فرد و طبيعت شگفت‌انگيزش قلب آنها را مي‌دزدد. روستاي ماسوله در رشته كوه تالش و در ۶۵ كيلومتري جنوب رشت قرار دارد. اين روستا به دليل ساختار منحصر به فردش مشهور است كه حياط هر خانه پشت بام خانه زير آن است.

مناظر ديدني ايجاد شده توسط آبشارها و كوه سرسبز بر جذابيت اين روستا مي افزايد. در روستاي ماسوله نيز اين فرصت را خواهيد داشت كه با اقامت در يكي از هتل هاي سنتي موجود، مدتي را به تجربه زندگي سنتي ساكنان بگذرانيد.
اگر صحبت از روستاهاي زيباي ايران شد، ماسوله يكي از اولين روستاهايي است كه به ذهن مي رسد. اين روستاي خيره‌كننده سالانه بازديدكنندگان زيادي را به خود جذب مي‌كند و با ساختار منحصر به فرد و طبيعت شگفت‌انگيزش قلب آنها را مي‌دزدد. روستاي ماسوله در رشته كوه تالش و در ۶۵ كيلومتري جنوب رشت قرار دارد.

از رويا تا واقعيت، ماجراي خواندني ويلاي اجاره اي

اين روستا به دليل ساختار منحصر به فردش مشهور است كه حياط هر خانه پشت بام خانه زير آن است. مناظر ديدني ايجاد شده توسط آبشارها و كوه سرسبز بر جذابيت اين روستا مي افزايد. در روستاي ماسوله نيز اين فرصت را خواهيد داشت كه با اقامت در يكي از هتل هاي سنتي موجود، مدتي را به تجربه زندگي سنتي ساكنان بگذرانيد.